بخشی از شعر «صدای پای آب» سهراب سپهری
* * *
من مسلمانم
قبلهام یک گل سرخ
جانمازم چشمه، مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجرهها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه
جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی میخوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیرةالاحرام علف میخوانم
پی قد قامت موج